دوران قاجارنشانگر تراژدی ایرانی بودن است، ترادژی برپاکردن یک امپراتوری با اراده خلل ناپذیر آقا محمدخان، شگفتزده شدن از دنیای غرب، تلاش مستمر برای تجدد گرایی، تن آسایی و بی خیالی نسبت به مسائل داخلی، بیبندوباری و سهل انگاری در برابر سرزمین ارزشمند خویش.تراژدی ایرانیبودن با روابط فامیلی و حاکمیت قانون رودروری یکدیگر قرار می گرفتو مقام سلطنت نمیتوانست هویت و تجربه شخصی خود را از مفهوم حاکمیت قانون، جدا کند، که براساس آن همه افراد می بایست در برابر قانون یکسان باشند و روشنفکران جدید به گونهای فزاینده خواستار آن بودند. تاثیرپذیری از درباریان و وزرا، حفظ قدرت تصمیم گیری دردست یک نفر، نبود نظامی منطقی برای حکمرانی که در آن کنترل، نظارت و توزان قدرت، مسائل دولت و کشور را به گونه ای شفاف کند که تصمیم گیریهای درست برای مقام سلطنت آشان شود، آن هم در دورانی بحرانی، باعث شد آقامحمدخان به قدرت چنگ اندازد و به طبیعت و شکار و لذایذ شخصی پناه ببرد.
دیدگاه خود را بنویسید